دوربين ديد در شب شکاري
دستگاه طراحی روی ناخن
در هوای غم عشق تو ز خود بی خبرم که به عشق تو محتاج و خنده ات از عشق لبریز اما بی صدا شیرین تویی فرهاد باشم یا نباشم یک بیستون سرد و خالی درد دارم
شعر عاشقانه هوا سرد است کاری از لیلی مومون پور
شعر نو
هوا سرد است
من از عشق لبریزم
چنان گرمم
چنان با یاد تو در خویش سرگرمم
که رفت روزها و لحظهها از خاطرم رفته است
هوا سرد است اما من
به شور و شوق دلگرمم
چه فرقی میکند فصل بهاران یا زمستان است؟
تو را هر شب درون خواب میبینم..
تمام دستههای نرگس دیماه را در راه میچینم
و وقتی از میان کوچه میآیی
و وقتی قامتت را در زلال اشک میبینم
به خود آرام میگویم:
دوباره خواب میبینم!
دوباره وعدهی دیدارمان در خواب شب باشد
بیا..
من دستههای نرگس دی ماه را در راه میچینم.
لیلا مؤمنپور فروشگاه شکار
بعضی وقتها که میان واژه های من جا نمی شوی ، شعرِ باران می شوی و زلال می باری از آسمان چشم از عطر عشق و آشتی لبریز اس ام اس عاشقانه روزهای بارانی و هوای دو نفره